آهای ای دو چشمان خیس من شما به او بگویید دوستش دارم
? نویسنده: شنبلیله
از های و هوی دنیا امشب دلم گرفته
یک سینه غرق مستی دارد هوای باران
از این خراب رسوا امشب دلم گرفته
امشب خیال دارم تا صبح گریه کردن
شرمندهام خدایا امشب دلم گرفته
خون دل شکسته بر دیدگان تشنه
باید شود هویدا امشب دلم گرفته
ساقی عجب صفایی دارد پیاله تو
پر کن به جان مولا امشب دلم گرفته
گفتی خیال بس کن فرمایشت متین است
فردا به چشم اما امشب دلم گرفته
? نویسنده: شنبلیله
اما تو
نه خیانت کرده ای و نه قلبم راشکسته ای
? نویسنده: شنبلیله
چگونه فراموشت کنم تورا
که از خرابه های هرزگی به قصر سفید عشق هدایتمم کردی
وبا صداقت عاشقانه ات دلش را به درد آوردی
? نویسنده: شنبلیله
وقتی خندیدیم گفتن دیوانه ای
وقتی شوخی کردیم گفتن سنگین باش
وقتی حرف زدیم گفتن پر حرفی
وقتی ساکت شدیم گفتند عاشقی
حالا که عاشقیم می گن گناهه
***
نوازشم کن
نترس
تنهایی
واگیر نداره
***
یه روز تو جهنم همدیگه رو می بینیم
هر دو تامون جهنمی هستیم
تو به جرم اینکه قلب منو دزدیدی
من به خاطر اینکه به جای خدا تو رو پرستیدم
***
گویند شقایق ها نمی میرند
? نویسنده: شنبلیله
عشق بر گوشه قلبم نوشتم و چهره ات را با قلم موی محبت
ترسیم کردم و هرگز حاضر نشدم نامت را هیچ جای جز گوشه
قلبم و چهره ات را باهیچ قلم موی دیگری جز قلم مو ی عشق
ترسیم کنم
***
ای تنها هویت من ای نیمه گم شده من ، به حرمت تمام لحظات با هم بودن ،با هم گفتن ،با هم خندیدن و از لحظات روز های بهاری عمرمان لذت بردن تو را قسم می دهم تا حرمت با هم گریستن را فراموش نکنی
? نویسنده: شنبلیله
کاش مفهوم دوست داشتن را نمی دانستم چیست
کاش این کلمات را نیاموخته بودم
کاش درس معلم را بر سر حرف ع ش ق یاد نمی گرفتم
ای کاش آن زمان حواسم جای دیگری بود
و به چیز دیگری فکر می کردم
شیطنت می کردم
یا با بغل دستیم حرف می زدم
و این حروف در مخ من جا نمی گرفتند
راستی چرا یاد گرفتم؟
اما فقط یاد گرفتم خوب بنویسمش و خوب ادا کنم
صدایش را بکشم ع ع ع ع-ش ش ش ش-ق ق ق ق همین...
چیز دیگری بهمون یاد ندادن یادمون ندادن که عشق چیز کمی نیست یادمون ندادن چگونه
عشق بورزیم...
? نویسنده: شنبلیله