می خواهم کویر باشم تا جز ساحل چشم اندازها کسی پایانم را نیابد و جز شرنگ سوخته آفتاب چیزی سرابم نسازد و جز شب های سیه زاد فرتوت ،دیگری آشنای لحظه هایم نباشد.می خواهم شمع باشم تا با اشک آتشزاد خویش،سوزستان سینه عاشقی را تسکین دهم و سیاهی دیوانه شب دردمندی را به هراس اندازم و سوسو ی حقیری به سوی راهک های امید کشم
? نویسنده: شنبلیله
لیست کل یادداشت های این وبلاگ