آهای ای دو چشمان خیس من شما به او بگویید دوستش دارم
اما من توی نگاه تو چیزه دیگه ای دیدم.چیزی که با همه ی نگاه هایی که
می شناختم فرق داشت.چیزیکه منو دیوونه کرد...چیزی که باعث شد اگه به من
بگی که خودمو بکشم می کشم خودمو فقط به خاطر اون نگاه....یادته روزهای اوله
آشناییمون ؟ قبل اینکه همو ببینیم ؟ زیاد با توخوب نبودم اصلا شاید به تو توجه هم
نکردم..اولش شاید هیچ حساب نمی کردم...اما بعد برام اهمیت پیدا کرد.چیزی که
براش از همه چیز بگذرم و من هنوز نمی دونم اون خنده قشنگت بود، شاید لحن
صدات بود و یا او...................
? نویسنده: شنبلیله